کنش‌ گفتاری حدیث «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه» بر اساس دیدگاه آستین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد علوم قرآنی دانشکدۀ تربیت مدرس قرآن مشهد

2 استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، عضو هیئت علمی دانشکدۀ تربیت‌مدرس قرآن مشهد

10.22034/jep.2020.161526.1034

چکیده

خطبۀ غدیر مهم­ترین خطبۀ پیامبر است که بسیاری از حوادث مهم بعدی تاریخ اسلام، تحت تأثیر آن قرار گرفت. جملۀ «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه» در این خطبه، در بین فریقین بیش‌ترین چالش را نسبت به جملات دیگر خطبه به همراه داشته است؛ با این­که پیامبر(ص) مشابه الفاظ این جمله -مانند «امام»، «خلیفه»، «وصیّ»، و حتی «ولی»- را در قسمت‌های دیگر خطبه به کار برده است. سؤال مطرح این است که ویژگی چالش­برانگیز در این جمله چیست؟ نظریۀ کنش‌گفتاری، به عنوان یک نظریۀ کاربردشناسانه که گفتار را یک کنش ارتباطی و اجتماعی می­داند و با بررسی زبان در بافت، در پی کشف زوایای پنهان معانی است، در بررسی حدیث غدیر حائز اهمیت است. در این مقاله بر اساس دیدگاه کنش گفتاری آستین، تبیین شده است که اگرچه این جمله به ظاهر دارای ساختار خبری است، ولی یک پاره‌گفتار کنشی محسوب می‌شود که علاوه بر کنش بیانی، دارای کنش منظوری و تأثیری است. در کنش منظوری که محور تحلیل زبانی آستین است، به این نتیجه رسیدیم که پیامبر(ص) درصدد انشای حکم است. در این حکم، امام علی(ع) به عنوان ولی امر مسلمین منصوب می‌‌شود. همان­طور که کنش‌هایی مثل عقدکردن و نذرکردن الفاظ و واژگان مخصوص خود را می‌‌طلبد و الفاظ مشابه افادۀ حکم را نمی‌کند، در خطبۀ غدیر هم، اگرچه مشابه این الفاظ به کار برده شده، ولی فقط واژگان تعریف­ شده از جانب خدا است که افادۀ این حکم را می‌‌کند.

کلیدواژه‌ها